قلب من در قلب تو
قلب تو در قلب من
عشق آمد و ابراز احساسات به هم
تو تک ستاره ای شدی در آسمانم
من عزیزی شدم در قلب مهربانت
تو قطره بارانی شدی در کویر دلم
من مرحمی شدم برای قلبت
من شدم دنیای تو
تو شدی فردای من
من شدم همسفرت
تو شدی همنفسم
من شدم دریای تو
تو شدی رویای من
من و تو با هم ، همه جا در کنار هم ،
من در آغوش تو ، تو همبستر من
لبهایم روی لبهای تو ،
دستت درون موهای من
و این هم گذشت
قلب من جدا از قلب تو
قلب تو جدا از قلب من
نسیمی آرام وزید و عشقمان از هم پاشید
دیگر ستاره ای نبود در شبهایم
دیگر عزیزی نبود در قلب پر از گناهت
دیگر نه قطره بارانی بود در کویر دلت
و نه مرحمی بود برای خوش گذرانی هایت!
من شدم بازیچه دستت ، تو شدی مجرم قلبم
من و تو بی هم ، من در اینجا هستم تنها و پر از غم
تو کجایی ، در آغوش یکی ساده تر از من...